روانشناسی

کمال گرایی و راه های مقابله با آن

کمال گرایی و راه های مقابله با آن

کمال گرایی در روانشناسی، یک ویژگی شخصیتی گسترده است که با توجه به تلاش فرد برای بی‌عیب بودن و کمال مشخص می‌شود و با خودارزیابی انتقادی و نگرانی در مورد ارزیابی دیگران همراه است. در زیر مقاله‌ای از مارک منسن درباب کمال گرایی را با هم می‌خوانیم.

Perfectionism and Depression

کمال گرایی



پارادوکس کمال گرایی



برای واضح بودن، من قصد ندارم به شما توصیه کنم که «استانداردهای خود را پایین بیاورید». در واقع، من فکر می‌کنم کمال‌گرایی جایگاه خود را دارد، هم از نظر حرفه‌ای و هم از نظر شخصی.
اما خنده‌دار است، به نظر می‌رسد کمال‌گرایان همیشه مراقب افرادی هستند که سعی می‌کنند به رفتار غیرمنطقی آن‌ها اشاره کنند. این بیشتر به این دلیل است که کمال‌گراها تمایل دارند فکر کنند همه از همه چیز بدشان می‌آید، پس چرا توصیه‌های آن‌ها را قبول می‌کنند؟ این یک عارضه جانبی از استانداردهای استراتوسفر آن‌ها است: هیچ کس ارزش گوش دادن به آن را ندارد. بنابراین، کمال‌گرا به تنهایی مبارزه می‌کند.

جف بزوس، بنیانگذار آمازون، زمانی در نامه‌ای به سهامداران گفت که معتقد است تصمیمات بهینه زمانی اتفاق می‌افتد که فرد 70 درصد اطلاعات لازم را داشته باشد. او ادامه داد که هر چیزی کمتر از 70 درصد باشد، احتمالاً تصمیم بدی خواهید گرفت. اما هر چیزی بیش از 70٪ باشد، احتمالاً در حال تلف کردن زمان برای چیزی هستید که بعید است نتیجه را تغییر دهد.
“قانون 70%” بزوس را می‌توان در بسیاری از چیزها در زندگی به کار برد. گاهی اوقات بهتر است یک پروژه زمانی که 70٪ انجام شده است ارسال شود. به صورت کتبی، پیش‌نویسی را زمانی به ویرایشگر می‌سپارم که 70 درصد از آنچه می‌خواهم باشد. ایده این است که شما همیشه می‌توانید 30٪ آخر را پس از ارسال چیزی پر کنید. زیرا اگر 100% منتظر بمانید، هرگز به آنجا نخواهید رسید.



کمال گرایی تطبیقی در مقابل سمی



مهم است بدانید که همه کمال‌گرایی یکسان ایجاد نمی‌شود. باز هم، تعیین استانداردهای بالا و اهداف عالی هیچ اشکالی ندارد. شما باید سخت تلاش کنید، باید تلاش کنید تا به چیزهایی که می‌خواهید در زندگی خود برسید، برسید. اما تفاوتی بین کمال‌گرایی تطبیقی – تلاش برای کمال و پذیرش این که چیزها هرگز کامل نخواهند بود – و کمال گرایی سمی‌- تلاش برای کمال و پذیرش چیزی کمتر وجود دارد.



پس کمال گرایی در واقع انواع مختلفی دارد:


کمال گرایی خود گرا



برخی از افراد کمال‌گرا خود را به استانداردهای (به طرز مضحکی) بالا نگه می‌دارند.
اگر این نوع از کمال‌گراها وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود، خود را به گونه‌ای متفاوت اداره کنند، ( این شما را شگفت زده نمی‌کند ) که آن‌ها اینطور نیستند. آنها مانند کوه وزوویوس در یک موج گرما ذوب می‌شوند. آنها نمی‌توانند اشتباهات شرم‌آور را رها کنند، حتی گاهی اوقات سال‌ها یا دهه‌ها پس از انجام آنها. «خودگفتاری» آنها به طرز باورنکردنی از تقریباً هر کاری که انجام می‌دهند انتقاد می‌کند. ما اینها را «کمال گرایان خود محور» می‌نامیم.

اینجا می توانید از مغالطه پیشرفت بخوانید



کمال گرایی دیگر گرا



برخی دیگر از افراد کمال گرا، اطرافیان خود را با استانداردهای بسیار بالا نگه می‌دارند. و اگر این افراد به سادگی از استانداردهای بالای خود برای ایجاد انگیزه در افراد برای انجام کارهای بهتر استفاده کنند، این خیلی بد نخواهد بود و «بهتر» به اندازه کافی خوب خواهد بود. اما باز هم اینطور نیست. این افراد دارای استانداردهای فوق‌العاده غیرممکنی هستند که هیچ کس هرگز به آنها عمل نخواهد کرد. آنها فقط می‌توانند کله گنده باشند.

به رئیس ریزمدیریت خود فکر کنید که فقط به شما می‌گوید چگونه همه چیز را خراب کردید. یا مادر قضاوت کننده خود که بی وقفه در مورد وزن شما نظر می‌دهد یا دوست پسر احمقی که باعث شد شما را در مورد هر مساله جنسی به او بگویید. تجربه‌ای که تا به حال داشته‌اید تا او بتواند «مطمئن شود که می‌تواند به شما اعتماد کند» (بخوانید: «باید بدانم آیا شما با اخلاق جنسی ایده‌آل من مطابقت دارید یا خیر»).
ما اینها را «کمال گرایان دیگر گرا» می‌نامیم.

The Cost of Perfectionism - Jared Tendler

کمال گرایی




کمال گرایی اجتماعی گرا



و سپس کمال گراهایی داریم که فکر می‌کنند دیگران استانداردهای غیرممکن بالایی را بر آنها تحمیل می‌کنند.
این افراد معمولاً درهم و برهم هستند. آنها نمی‌توانند تصمیمی ‌برای نجات جان خود بگیرند زیرا مطمئن نیستند که اگر تصمیم اشتباه بگیرند دیگران چه فکری می‌کنند. به جای آن صدای کوچکی که در سرشان وجود دارد که خودشان را قضاوت کنند، به آنها می‌گوید که دیگران در حال قضاوتشان هستند و به آنچه از آنها انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند. این افراد اغلب از درماندگی صرف نظر می‌کنند و دلیل می‌آورند که اگر هرگز برای دیگران خوب نیستند، چرا زحمت بکشند؟ ما این افراد را «کمال‌گرایان اجتماعی» می‌نامیم.


کمال در دنیای ناقص



البته، بین این سه نوع کمال گرا نیز همپوشانی وجود دارد. یک کمال گرا خود گرا اغلب خود و دیگران را در استانداردهای فوق‌العاده بالایی نگه می‌دارد. کمال گرایان دیگر گرا ممکن است آرمان‌های اجتماعی را در نظر بگیرند و به دنیای اطراف خود تحمیل کنند. در هر صورت، کمال گرایان‌ هاردکور معمولاً یک سبک مشخص دارند که بیشتر اوقات به سمت آن گرایش دارند. در پس هر یک از این انواع کمال گرایی، یک گرایش اساسی برای تحمیل ایده‌آل‌های درک شده از کمال بر خود یا شخص دیگری وجود دارد.

کمال گرایان خود گرا
آرمان‌های خودشان را به خودشان تحمیل کنند.
کمال گرایان دیگر گرا
آرمان‌های خود را بر مردم و جهان اطراف خود تحمیل کنند.
کمال گرایان اجتماعی گرا
آنچه را که از نظر اجتماعی به عنوان “کامل” پذیرفته شده است به خود تحمیل کنند.

مشکل زمانی به وجود می‌آید که آنچه شما ایده‌آل یا «کامل» می‌دانید و آنچه را با واقعیت ناسازگار می‌دانید، ناسازگار باشد. باز هم، من می‌خواهم واضح بگویم: داشتن استانداردهای بالا مطلقاً هیچ ایرادی ندارد. اما تحمیل این استانداردهای بالا بر خود یا دیگران بدون صلاحیت و بدبینی سالم نسبت به مزخرفات خود اشکال دارد. کمال گرایان از همه نوع تمایل دارند از یک نوع تفکر همه یا هیچ، سیاه و سفید استفاده کنند: شما یا شکست خورده‌اید یا موفق. یا بردی یا باختی شما یا کاری را درست انجام دادید یا آن را اشتباه.
زندگی واقعی در مناطق خاکستری بین همه این چیزها اتفاق می‌افتد. طعنه آمیز این است که اکثر کمال گراها فقط می‌خواهند دنیا (خودشان، افراد در آن و غیره) به گونه‌ای خاص باشد، اما حتی نمی‌توانند دنیا را به شکل واقعی ببینند.


مقابله با کمال گرایی خود گرا



باید یاد بگیری که با خودت راحت رفتار کنی. می‌دانم که هشت میلیون نفر قبلاً این را به شما گفته‌اند، اما صدای من را هم بشنوید. بر خلاف کمال گرایان دیگر جهان، احتمالاً شما از آن دسته افرادی هستید که دوستان و خانواده خود حمایت و تشویق می‌کنید. وقتی آنها کار احمقانه ای انجام می‌دهند، شما آن را به روی آنها نمی‌آورید یا به آنها نمی‌گویید که چقدر خنگ هستند.
تو دلسوز هستی. شما تشخیص می‌دهید که مردم اشتباه می‌کنند، بهترین نیت را دارند و هرج و مرج و شانس زیادی در زندگی وجود دارد، و هیچ یک از ما نمی‌توانیم آن را تغییر دهیم. این به آنها کمک می‌کند تا احساس بهتری داشته باشند. این به آنها اعتماد به نفس و احساس امنیت می‌دهد که از حمایت شما برخوردار هستند و همه چیز خوب خواهد بود حتی اگر کامل نباشند.
این ممکن است برای شما تعجب‌آور باشد، اما می‌توانید همه این کارها را برای خودتان نیز انجام دهید. آن را امتحان کنید. با خودتان طوری رفتار کنید که انگار یک دوست هستید. تصور کنید اشتباهی که شما را می‌خورد اشتباه یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده است. چی میخوای به آنها بگویی؟ چه احساسی نسبت به آنها دارید؟ حالا این کار را برای خودت انجام بده.


برخورد با کمال گرایی دیگر گرا



شما باید بدانید که معیارهای غیرممکن شما را از تجربه تمام صمیمیت و عشقی که روابط ارائه می‌دهد باز می‌دارد. در واقع، شما همیشه لعنت می‌کنید، و اطرافیانتان دائماً آن را تحمل می‌کنند و شما را به خاطر آن می‌بخشند – هر دو چیزهایی که هنوز یاد نگرفته‌اید چگونه انجامش دهید.


برخورد با کمال گرایی اجتماعی گرا

کمال گرایان اجتماعی گرای دیگری هستند که باید بسته بندی آنها را باز کنند.

آنها در شرایط زندگی خود احساس ناتوانی می‌کنند. همه برای به دست آوردن آنها تلاش می‌کنند، انتظارات غیرممکن آنها را در چهره آنها فرو می‌کنند و بینی قضاوت خود را به سمت آنها می‌چرخانند. آنها اغماض و قضاوت را در معمولی ترین اظهارات می‌بینند. آنها بدترین را در مورد هر گونه تعامل اجتماعی فرض می‌کنند. آنها با احساس خجالت و دوست نداشتن دائمی‌شکنجه می‌شوند. اگر این شما را توصیف می‌کند، می‌خواهم شما را به چالش بکشم، از همین لحظه، مسئولیت هر اتفاقی را که در زندگی برای شما می‌افتد به عهده بگیرید. همه چيز. این همان چیزی است که من آن را “باور اصلی” می‌نامم.

حالا، قبل از اینکه شروع کنید به گفتن، «واقعاً تقصیر من نیست که دنیا اینطوری است که هست! چگونه باید مسئولیت آن را بپذیرم؟!؟!» به یاد داشته باشید که مسئولیت پذیری با مقصر دانستن یکی نیست.
کمال گرایی اجتماعی-محور در دام چیزی می‌افتد که من آن را « قربانی شیک» می‌نامم، جایی که رنگ آمیزی خود به عنوان قربانی قضاوت‌های دیگران، راهی برای احساس اهمیت می‌شود. یک چیز در مورد قربانی شدن این است که به نوعی به شما احساس خاص و منحصر به فرد می‌دهد. افرادی که دائماً در حال اختراع روش‌های خیالی هستند که در آن قربانی می‌شوند، بنابراین راه‌هایی اختراع می‌کنند تا احساس کنند خاص و مهم هستند، علی‌رغم اینکه به خودشان صدمه می‌زنند.
کمال ناقص است

راه حل نهایی برای کمال گرایی خلاص شدن از شر کمال گرایی نیست، بلکه این است که درک خود را از “کامل” تغییر جهت دهید.
نیازی نیست که کمال نتیجه باشد. کمال می‌تواند یک فرآیند باشد. کمال می‌تواند عمل بهبود باشد، نه عمل هر بار درست کردن. برای بزرگی تلاش کن. برای کیفیت تلاش کنی. حتی برای کمال تلاش کنید. اما درک کنید که آنچه در ذهن شماست، آن دید زیبایی که در مورد اینکه اوضاع چگونه باید باشد، کمال نیست. کمال فرآیند از بین بردن نقص است. از بیرون آوردن چیزی، انتقاد از آن، شکست و سپس بهبود آن. این یک نوع جدید و ناقص کمال‌گرایی است. این یک شکل کاربردی از کمال گرایی است. چیزی که شما یا اطرافیانتان را دیوانه نمی‌کند. و به جرأت می‌توانم بگویم، این حتی یک شکل مفید از کمال گرایی است.

منبع: تیم محتوای آی خونه دار

از محصولات ما دیدن نمایید

آخرین مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت ، استفاده از سرویس ریکپچای گوگل الزامی است که منوط به خط مشی رازداری و شرایط استفاده گوگل است.

من با این قوانین موافقم.

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

فروشگاه
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من