روانشناسی

ترک سیگار برای همیشه

ترک سیگار برای همیشه

مارک منسن از ترک سیگار می‌گوید.

اولین سیگارم را در 12 سالگی مصرف کردم. من و دوستم بسته مادرش را اواخر شب از کمد بیرون آوردیم و در حیاط خانه او دود کردیم. آنها منزجر کننده بودند، اما من بر سرکشی و خونسرد بودن متمرکز بودم – پویایی که باعث شد تا هفت سال آینده سیگار بکشم و بکشم. زمانی که وارد دانشگاه شدم، سیگاری تمام عیار بودم. تا زمانی که فارغ التحصیل شدم، روزی یک بسته بیشتر می‌کردم.

تا تولد 24 سالگی ام، چندین بار “ترک” کرده بودم… یک ماه اینجا، سه هفته آنجا. گاهی اوقات به آرامی‌دوباره در آن مکیده می‌شدم، در حالی که بعضی اوقات فقط یک بسته خریدم و از جایی که متوقف شده بودم ادامه دادم. اما در زمستان 2008، من شکسته، ناسالم و آماده ترک سیگار بودم. شاید درک این موضوع که نیمی‌از عمرم را به عنوان سیگاری گذرانده‌ام تا حدودی به من الهام بخشید. اما صرف نظر از منبع آن، تصمیم من برای ترک آن گرفته شده بود.

What a drag: The dangers of a daily cigarette - Harvard Health

ترک سیگار



 من کاری را انجام دادم که هر سیگاری انجام می‌دهد: دزدکی سیگاری از این طرف و آن طرف با صدای “اوه، فردا ترک می‌کنم” را که به اندازه کافی در آن پرتاب می‌شود، انجام دادم. دوست دخترم در آن زمان که یک همکار سیگاری زنجیره‌ای بود، در حالی که تلاش من را تحسین می‌کرد، از شکست من قهقهه زد. اما او و دوستانم در موفقیت من شک داشتند.
مشکل بیشتر سیگاری‌ها این است که برای یک هفته تا چند ماه سیگار را ترک می‌کنند، خود را متقاعد می‌کنند که این عادت را ترک کرده‌اند و از آن به عنوان توجیهی برای داشتن دوباره سیگار استفاده می‌کنند. من در مرحله شش ساله سیگار کشیدن بارها به این سرنوشت دچار شدم. اکنون متوجه شدم که چرا الکلی‌های گمنام با الکلیسم مانند یک بیماری رفتار می‌کنند و عضویت مادام‌العمر را تشویق می‌کنند: وقتی به چیزی معتاد شدید، همیشه در معرض آن هستید. بنابراین فهمیدم که برای ترک موفقیت‌آمیز، نیاز به شوری تقریباً مذهبی در برابر سیگار کشیدن دارد. چیزی به نام غیر سیگاری که هر از چند گاهی سیگار می‌کشد وجود ندارد. یا سیگار میکشی یا نمیکشی و اگر این کار را نکنید، به این معنی است که هرگز، تحت هیچ شرایطی، سیگار نخواهید کشید.
به همین دلیل است که من از روش بوقلمون سرد برای ترک استفاده کردم. بسیاری از مردم به کاهش سرمایه اعتقاد دارند، اما این برای من هرگز بیشتر از چند روز طول نکشید. این به سادگی راهی برای منطقی کردن ترک، بدون ترک واقعی است. علاوه بر این، ترجیح می‌دهم درد کامل ولع خوردن را به یکباره احساس کنم تا اینکه به آرامی‌در طول زمان طولانی شود. اگر خودم را به پنج نفر در روز محدود کنم، چرا از همان قدرت اراده استفاده نکنم تا خودم را به هیچ کدام محدود نکنم؟ به هر حال، توجیه ششمین سیگار در روز بسیار آسان‌تر از اولین سیگار است. شنیده‌ام که آدامس‌ها، چسب‌ها یا قرص‌های نیکوتینی می‌توانند در این زمینه بسیار مفید باشند، البته من خودم از آنها استفاده نکردم.

با این حال، فراتر از رویکردی که فرد اتخاذ می‌کند، کلید ترک سیگار این است که بخواهیم سیگار را ترک کنیم. من می‌توانم به شما اطمینان دهم، این بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. بسیاری از مردم می‌گویند، “من می‌خواهم استعفا بدهم، فقط الان نه”، “من می‌خواهم استعفا بدهم، اما شغلم در حال حاضر خیلی استرس‌زا است”، یا “می‌خواهم استعفا بدهم، اما تا زمانی که نقل مکان کنم، صبر می‌کنم.

این مزخرف است این نتیجه نیکوتین است که هوس‌های فیزیکی و روانی عمیقی را در ناخودآگاه شما ایجاد می‌کند و متعاقباً ذهن خودآگاه شما را تحریک می‌کند تا برای توجیه و تغذیه این هوس‌ها، مزخرفات مضحک بسازد. و البته شما خرید می‌کنید. در واقع شما برده آن هستید. نیکوتین زمزمه می‌کند: «روز سختی را در محل کار گذراندی، تو لیاقت یک سیگار را داری» و بارها و بارها مطیعانه گوش می‌دهی، زیرا اکنون برده او هستی.

در ساعت 3 بامداد در یک مبارزه با بی‌خوابی متوجه شدم که برده نیکوتین هستم. آن روز صبح کار داشتم، اما برای یک سیگار می‌مردم. نزدیکترین فروشگاه در فاصله 15 دقیقه بود که با پیاده‌روی در طوفان برفی در دمای -10 درجه فاصله داشت. پس میدونی چیکار کردم؟ لعنتی بلند شدم، 15 دقیقه در هر طرف در طوفان برف راه رفتم، یک سیگار لعنتی کثیف کشیدم، اما روز بعد به خواب رفتم و احساس کردم که در کارم بد هستم و از آن احساس مزخرف به عنوان بهانه‌ای برای کشیدن سیگار بیشتر استفاده کنم و احساس بدتری داشته باشم. . به یاد می‌آورم که در طول سفر برفی‌ام فکر می‌کردم: «این کاملاً دیوانه‌کننده است. حتی اگر گرسنه می‌شدم این کار را نمی‌کردم. لعنتی دارم چیکار میکنم؟”

 

Young Smokers Less Likely to Give Up Smoking As Adults

ترک سیگار



اما من آن شب در میان برف قدم نزدم. نیکوتین این کار را انجام داد. علیرغم قصدم برای ترک سیگار در طول سال‌ها و ماندن در رختخواب در آن شب، نیکوتین من را متقاعد کرد که خلاف آن باشد. چگونه می‌توان با این دشمن روانی مبارزه کرد؟ البته با روانشناسی بنابراین سه تکنیک ذهنی را برای کمک به من در سفر به کار بردم.

اول، من تصمیم گرفتم: اگر اعتیاد من باعث شود که به خودم دروغ بگویم تا سیگار را ادامه دهم، ذهن آگاه من می‌تواند به خودم دروغ بگوید تا سیگار را ترک کنم. بنابراین شروع کردم به دروغ گفتن به خودم که کاملاً از سیگار متنفرم. صرف نظر از عقلانیت، شروع کردم به سرزنش هر اشتباهی در زندگی‌ام به خاطر سیگار کشیدن. امروز خسته شدی؟ به این دلیل است که من سیگار می‌کشم. احساس افسردگی؟ به این دلیل است که من سیگار می‌کشم. دوباره مریض شدن؟ به این دلیل است که من سیگار می‌کشم. بی مولد؟ به این دلیل است که من سیگار می‌کشم. بداخلاق و عصبانی با دوستان؟ به این دلیل است که من سیگار می‌کشم. سقوط بازار سهام؟ به این دلیل است که من سیگار می‌کشم. همه چیزهای منفی زندگی‌ام را به سیگار پیوند زدم.

دوم، من با نوشتن آنچه که سیگار کشیدن برای من به طور واقعی هزینه دارد، یک مورد منطقی علیه سیگار ایجاد کردم و هر روز که هوس کردم به آن نگاه کردم.

+ 125 دلار در ماه
یک ساعت در روز.
یا توانایی های دویدن و دوچرخه سواری (من از هر دوی اینها لذت می‌برم).
اغلب مریض بودم (قبلاً هرگز مریض نمی‌شدم).
بی حالی.
دفع اطرافیانم (از جمله برخی از دوستانم).

من دائماً این را در سرم می‌کوبیدم، هم موارد منطقی و هم غیرمنطقی علیه سیگار، و تبدیل به یک متعصب شدم. نیکوتین ممکن است مرا شستشوی مغزی داده باشد تا سیگار بکشم، اما من خودم را شستشوی مغزی دادم تا از آن متنفر باشم.

سوم، قول دادم که اگر دوباره سیگار بکشم، خودم این کار را انجام خواهم داد. به عبارت دیگر، به دلیل سیگار کشیدن دوست یا دوست دخترم در نزدیکی من، دوباره سیگار را شروع نمی‌کنم. من از قدرت دو احساس قوی برای کمک به هدفم استفاده کردم: (1) غرور.  به دوستانم گفته بودم که دارم سیگار را ترک می‌کنم و نمی‌خواهم با خجالت شروع مجدد در مقابل آنها مواجه شوم، و (2) همدردی. من نمی‌خواستم هیچ یک از دوستانم احساس کنند که همتایان من را برای شروع دوباره تحت فشار قرار داده‌اند. اگر دوباره عود کردم، می‌خواستم تقصیر من باشد، طبق شرایط من. بعد از هفته اول اتفاق شگفت‌انگیزی افتاد: از اینکه دوستانم در اطراف من سیگار می‌کشیدند عصبانی شدم. این من را بیشتر منزجر کرد و عزمم را برای رهایی از سیگار تقویت کرد.


هرکسی که سعی در ترک سیگار داشته باشد می‌داند که هوس معمولاً فقط زمانی رخ می‌دهد که به سیگار کشیدن فکر می‌کند یا دیدن شخص دیگری در حال سیگار کشیدن، چه در تلویزیون یا حضوری. وقتی تنها هستید و حواس‌تان پرت است، اغلب فراموش می‌کنید که می‌خواهید سیگار بکشید. با قول دادن به اینکه فقط خودم دوباره شروع به سیگار کشیدن خواهم کرد، به ندرت مجبور شدم با هوس‌های مشروع مبارزه کنم. ساعت‌ها بدون اینکه به سیگار کشیدن فکر کنم سر کار می‌رفتم، و وقتی این کار را می‌کردم، هرگز بسته‌ای در نزدیکی خودم نداشتم تا هوس‌ها را به حداقل برسانم.
با این حال، نقطه عطف نهایی من این بود که برای سومین بار در سه ماه مریض شدم. یک فیوز روانی زدم و گریه کردم: «همین. این سیگارهای لعنتی است این چیزها سم است و زندگی من را خراب می‌کند.» می‌خواستم هر سیگاری را در شعاع 10 مایلی را پاره کنم، همه مزارع تنباکو را بسوزانم. من آخرین سیگارم را در 4 مارس 2008 مصرف کردم.

هوس‌ها البته گاهی غیر قابل تحمل بود. آن هفته‌های اول به اراده فوق‌العاده ای نیاز داشت، معادل قرار دادن یک استیک در مقابل یک مرد بی‌خانمان و گفتن به او که آن را نخورد. هفته دوم به خصوص سخت بود، اما من اخراج شده بودم. قدرت احساسی در پشت تصمیم من وجود داشت که هرگز از بین نرفته است، زیرا سیگار تا امروز من را منزجر کرده است. خوشبختانه، هفته سوم آسان‌تر بود. زیرا هوس‌ها به آرامی‌ از نظر فراوانی و قدرت از بین رفت. در هفته چهارم، اغلب روزها را بدون هوس می‌گذرانم. و سپس همه چیز از آنجا به سراشیبی رسید.
به عنوان آخرین توصیه، به یاد داشته باشید که ترک کردن بیشتر یک بازی فکری است. این فقط به اندازه یک معامله بزرگ یا به همان اندازه دشوار است که شما آن را انجام می‌دهید. اثرات فیزیکی و علائم ترک بدتر از سرماخوردگی معمولی نیست. مبارزه ذهنی است. اگر تصمیم بگیرید که این مبارزه تاریخی است، آنگاه احساسی فوق‌العاده‌ای خواهد داشت. برعکس، اگر تصمیم بگیرید که این فقط یک مانع موقت در زندگی شما است که باید چند هفته برای غلبه بر آن وقت بگذارید، آن وقت شکست در پی خواهد بود.

منبع: تیم محتوای آی خونه دار

از محصولات ما دیدن نمایید

آخرین مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت ، استفاده از سرویس ریکپچای گوگل الزامی است که منوط به خط مشی رازداری و شرایط استفاده گوگل است.

من با این قوانین موافقم.

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

فروشگاه
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من